سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزی که فتنه سر گندم ری شد
بی بصیرتی با درد و غصه طی شد
مرهم زخم دل حضرت آقا
قیامِ حماسه سازِ 9دی شد

یه عده‌ای، خون به دل ما کردن
تو عاشورا، پشت به شهیدا کردن
حسینیا، اونا رو رسوا کردن

«حسین حسین ، لبیک یا ثارالله»

 @seyedrezanarimani

همه عمار خمینیه زمانیم
همه در صدر خبرهای جهانیم
گفتمان رهبری یعنی ولایت
همه از دم عاشق این گفتمانیم

با عزممون، درسی به دشمن دادیم
تو جبهه‌ها، به عاشقی تن دادیم
به‌پای دین، احمدی روشن دادیم

«حسین حسین ? لبیک یا ثارالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : دوشنبه 96/9/6 | 9:26 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

واسه اینکه نکنه غرورتو بشکنه یک داعشی
واسه اینکه نکنه یه وقت مثل اسیر یا برده شی
هنوز خون دارن میدن بچه‌ها تو سوریه تا حس کنی
تو حجابت پر از امنیت و مملو آرامشی

همون چادری که سر میکنی
میبینی این همه فدایی داره
واسه یک نخش مثِ فاطمه
یکی حاضره جونشو بذاره

نمیدونم تو محرم دل تو با کی عجینه
به خدا حضرت زهرا میاد و پیشت میشینه
اگه حس کردی که دستی رو سرت یه سایبونه
قول بده دفعه بعد با چادرت تو رو ببینه

بین کنایه‌ها بگو با زمزمه
میپوشمش فقط به عشق فاطمه

"چون به بی‌بی دل بستم
پس سر قولم هستم"

@seyedrezanarimani

واسه اینکه نکنه یکی نگاه چپ بهت بندازه
خودمونو مثِ عباس سپر بلای تو میکنیم
جگر ما هم میسوزه کمتر از گل به شماها بگن
از سر غیرتمونه که الان داریم باهم میخونیم

همین چادری که سر میکنی
دل‌و میبره تا چادر خاکی
روی چادرت با یه خط سرخ
اسم فاطمه رو بکن حکاکی
با این چادرت خوشیِ دلِ
همون تازه جوون بی پلاکی

نمیدونم تو محرم شب آخرو کجایی
کاش بیای میون روضه بگیری تو هم نوایی
دو تا گوشواری که دست دختر حرمله افتاد
دختری که معجرش سوخت، حجابش ولی نیفتاد

خوب چشاتو وا کن ببین رقیه رو
قبول کن حتما ازش این هدیه رو

"چون به بی‌بی دل بستم
پس سر قولم هستم"




تاریخ : دوشنبه 96/9/6 | 9:24 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

هرگز یادمان نخواهد رفت
طبق فرموده‌ی روح الله
اسلام را زنده نگه دارد
گریه بر حضرت ثارالله

حالا که ماه محرم، ما عزادار حسینیم
مدیون این انقلاب و مدیون پیر خمینیم

ما تنها عکس تو را دیدیم
با این حال عاشق تو هستیم
ما نسل سوم انقلاب
پیمان با نائب تو بستیم

"جزاک الله خیرا، یا حضرت روح الله"

@seyrdrezanarimani

این راهی که تو نشان دادی
راه آزادی و بیداری‌ست
پای این بیرق پربرکت
خون سرخ شهدا جاری‌ست

آن مردانی که گرفتند
از ارباب اذن شهادت
مستانه جان هدیه دادند
پای پرچم ولایت

ما امروز رهرو این راهیم
پیرو راه شهیدانیم
حرکت در جاده‌ی عاشوراست
ما با این قافله میمانیم

"جزاک الله خیرا، یا حضرت روح الله"

@narimani_matn

نوری که از چهره‌ی تو تابید
روشن شد ظلمت این دنیا
تو در فیضیه سخن گفتی
زنده شد نهضت عاشورا

جاری کردی خون تازه
باز هم در رگ‌های اسلام
که با هیبت خطبه خواندی
مثل زینب در دل شام

حاشا که نسل ولی‌محور
دست از این معرکه بردارد
وقتی این پرچم علمداری
به نام خامنه‌ای دارد

"جزاک الله خیرا، یا حضرت روح الله"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : دوشنبه 96/9/6 | 9:24 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

السلام علیک دلتنگم
ای بمیرم که مایه ننگم...

توی این بی کسی هام تنهاییام
یه نفر هست که برام همه کسه
کار به هیچ کی ندارم به خدا
یه امام رضا دارم برام بسه

غیر ذکر یا امام رضا که من
دیگه ذکری رو بلد نیستم آقا
نکنه یه وقت جوابمو ندادی
دیگه اینقدام که بد نیستم آقا

هرجا ازدست خودم خسته شدم
آرومم کرده صفای حرمت
دوباره دلم برات پرمیکشه
قربون کبوترای حرمت

میدونم دوروبرصحن و سرات
دلای عاشق و دیوونه پره
دل ماروهم یه گوشه ای ببند
یه روزی شاید به دردت بخوره

دل سنگم میکنه توی حرم
زیرپای زایرات جابگیره
یه بزرگی کن و بش نگو برو
دلم اینو بشنوه که میمره

یه گوشه از حرم امام رضاست
کربلا ومکه و بهشت من
یه گوشه از حرم امام رضاست
 اگه نوکرحسین فاطمه است
به خدا از کرم امام رضاست

اگه از مشهدت هم جا بمونم
غم عالم روسرم خراب میشه
شبایی که حالم آشوبه دلم
هواییه صحن انقلاب میشه

بساط اشک و دارن جمع میکنن
فرصتی به این دل سیاه میدی
حالا که جاموندیم از کرببلا
یا امام رضا بهم پناه میدی

به امونت میزارم پیش شما
بار اشک و گریه محرم و
با این اشکا میشه خاموش کنی
شعله های آتیش جهنم و

یا هو مدد یا ضامن آهو مدد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:57 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

السلام علیک دلتنگم
ای بمیرم که مایه ننگم...

توی این بی کسی هام تنهاییام
یه نفر هست که برام همه کسه
کار به هیچ کی ندارم به خدا
یه امام رضا دارم برام بسه

غیر ذکر یا امام رضا که من
دیگه ذکری رو بلد نیستم آقا
نکنه یه وقت جوابمو ندادی
دیگه اینقدام که بد نیستم آقا

هرجا ازدست خودم خسته شدم
آرومم کرده صفای حرمت
دوباره دلم برات پرمیکشه
قربون کبوترای حرمت

میدونم دوروبرصحن و سرات
دلای عاشق و دیوونه پره
دل ماروهم یه گوشه ای ببند
یه روزی شاید به دردت بخوره

دل سنگم میکنه توی حرم
زیرپای زایرات جابگیره
یه بزرگی کن و بش نگو برو
دلم اینو بشنوه که میمره

یه گوشه از حرم امام رضاست
کربلا ومکه و بهشت من
یه گوشه از حرم امام رضاست
 اگه نوکرحسین فاطمه است
به خدا از کرم امام رضاست

اگه از مشهدت هم جا بمونم
غم عالم روسرم خراب میشه
شبایی که حالم آشوبه دلم
هواییه صحن انقلاب میشه

بساط اشک و دارن جمع میکنن
فرصتی به این دل سیاه میدی
حالا که جاموندیم از کرببلا
یا امام رضا بهم پناه میدی

به امونت میزارم پیش شما
بار اشک و گریه محرم و
با این اشکا میشه خاموش کنی
شعله های آتیش جهنم و

یا هو مدد یا ضامن آهو مدد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:56 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

تو با همه فرق داری
کی این همه مشتری داره توی عالم؟
توباهمه فرق داری
کی خوب وبد رو میخره یک دفعه درهم ؟
توباهمه فرق داری
تواینو ثابت میکنی ماه محرم

تواصلاحرمت،نگاه‌کرمت
ضریح‌وعلمت‌، استثناءِ
صفای‌قدمت،آقاجنسِ‌غمت‌
دمِ‌محتشمت، استثناء
ِ
تواصلانفسات،‌نفس توی هوات
 هوای کربلات استثناءِ
اسیرم به نگات،دلم تنگه برات
توکه صحن و سرات استثناءِ

حسین آقام،حسین‌آقام ....

به گردنم حق داری
کی مثل تو هوای نوکراشو داره؟
به گردنم حق داری
نگاهِ‌تو یه لحظه تنهام نمیذاره
به گردنم حق داری
اگه نباشی زندگی رنگی نداره

گدای تومنم، غلامِ‌حسنم
واست‌سینه‌زنم،یاثارالله
پیرهن‌مشکی‌تنم،همین پیرهنم
بایدشه کفنم یاثارالله

حسین‌ذکرلبم،همه تاب‌وتبم
م‌حسینی نسبم،یاثارالله
شدی روز و شبم‌،به‌تومنتخبم
شهادت‌طلبم،یاثارالله

حسین‌آقام ،حسین آقام...

نوکرتو دوست داری
دلت نمیاد آقاجون دلم بگیره
نوکرتو دوست داری
نمیذاری گم بشه‌تو‌این‌شبه‌تیره
نوکرتو دوست داری
الهی نوکرت بیاد حرم بمیره

بدون تو اصن ،پرازخار و خَسَم
میگیره نفسم یابن الزهرا
دعاکردی واسم، به روضه برسم
همین باشه بسم یابن الزهرا

دوست دارم آقا، تورو قد خدا
تو ای شه وفا یابن الزهرا
واسم کن یه دعا ،به حالِ یه گدا
بیاد کرببلا یابن الزهرا

حسین آقام حسین آقام....




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:55 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

ی شه ملک طوس،یارضا
یا انیس النفوس‌،یارضا

پرمیزنه دلم ، مثل کبوترم
آرزومه بیام ، دوباره تاحرم
مثله کبوترا، دونه بریز واسم
 
یاایهاالرئوف تویی همه کسم

حرمت‌این‌‌شبا،خدایی‌محشره
هرکی میاد حرم، دعوت مادره
با پای دل بازم ،‌ به حرم اومدم
دلخوشم ای ،آقا زائر مشهدم
میدونی که چقدر، تنگه دلم برات
خالی جای من،میون زائرات
حال و هواییه، توحرمت آقا
منویادت نره، تواین شلوغیا

ای شه ملک طوس،یارضا
یاانیس النفوس،یارضا

بهترین نعمتِ،تورودارم آقا
تامیگیره دلم، میرم امام رضا
هرکی دلش شکست،راهیه مشهده
مهربونیت آقا،خیلی زبون زده
بهترین نعمته ،تورودارم آقا
تامیگیره دلم‌،میرم امام رضا
هرکی دلش شکست،راهیه مشهده
تودلم حرفایه، ناتمومه آقا
نگاه به گنبدت،آرزومه آقا
دوست دارم این ،شبا توحرمت باشم
آخه تو مشهدت ،غرق آرامشم
ازتو دورم ولی‌،به توسلام میدم
هواتوکردمو،خواب حرم دیدم
خواب دیدم، آخرش،دادی مرادمو
زائرصحنت از، باب الجوادمو

ای شه ملک طوس،یارضا
یاانیس النفوس،یارضا

این‌شال ماتمو،ازتو دارم آقا
اشک محرمو،از تو دارم آقا
کردی سفارشم‌،گریه ی برحسین
ته آرامش، گریه ی برحسین
هرچی دارم اقا ،از کرمه توعه
سفر کربلا،ازحرمه توعه
تشنه بودم که تو ، آب و دونم دادی
برات کربلا،مونشونم دادی
همه ی دلخوشیم، نگاه به پرچمِ
شبای عاشقی،ماه محرمه
تاسال بعد آقا، خیلی دلواپسم
یعنی باز اربعین، کربلامیرسم؟

ای شه ملک طوس،یارضا
یاانیس النفوس،یارضا




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:55 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

غریبی تورو میفههم
چقده زمین افتادی
دست وپا میزدی و آخر
چه غریبونه جون دادی

یه جوری به تن تو سم رفت
که دیگه طبابت دیره
همه غلاما دیدن چشمات
که داره سیاهی میره

بستی یدفعه بارِ سفر
پسرِ تو شد دست به کمر
سهم دل ما غربت و غم
سهم تو شده خونِ جگر

"وای دلم فدای غریب الغربا
وای دلم فدای غریب الغربا"

@seyedrezanarimani

بیا بریم میونِ حجره
میپیچی و داغون میشی
به یادِ مادر محزونت
میفتی و محزون میشی

بریدی دلتو از دنیا
حجره همه ی دنیاته
دلِ تو چقده آشوبه
مدینه جلو جشماته

ناله زِ دلِ زار میکنی
میسوزی و انکار میکنی
صدا میزنی مادرتو
یادِ در و دیوار میکنی

"وای دلم فدای غریب الغربا
وای دلم فدای غریب الغربا"

@narimani_matn

خواهرِ تو خداروشکر نیست
تورو بیینه تو این حال
ندیده وسطِ یک لشکر
داداششو توی گودال

ولی یه خواهری تو گودال
اومد و دید انگشتر نیست
اومد به دیدنش اما دید
تنش رو زمینِ سر نیست

جدِ تو رو بی حال میزدند
یه لشکر قتال میزدند
پیش چشمِ زهرا،مادرت
وسط یه گودال میزدند




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:54 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

شبای آخر و شکر خدا
هنوزم پیرن سیاهت تنمه
شب و روز آخر ماه صفر
آقا لحظه های جون کندنمه

لحظه های عاشقی
دیگه هرچی بود گذشت
شبای ماه عذا
واسه من چه زود گذشت

آی پیرن سیاه من
شاهدی که برا حسین
حتی یه لحظم کم نذاشتم
آی دیوار حسینیه
شاهدی که تو روضه ها
من پای پرچم کم نذاشتم
آی شال روی دوش من
روز قیامت بگو من
واسه محرم کم نذاشتم

حسین ، وای 

عشقمو چجور روایت بکنم
شعله ی عشق تو خاموش نمیشه
کاری کردی با من بی سر و پا
که محبتت فراموش نمیشه

منو هرجایی نکن
به دلم جهت بده
 ازتوچیزی نمیخام
یه حرم فقط بده

حتی به قیمت جونم
محال جبران بکنم
محبت امام حسینُ
به عشق روضه اومدم
توهیئتت سینه زدم
دوست دارم این ادای دینُ
حرم نرم کجا برم
منده همیشه خاطرم
شبای بین الحرمینُ

حسین ، وای

آرزومه جون فدای تو بشم
مثل حر و مسلم بن اوسجع
واسه تو رجز بخونم آقا جون
کور بشه هرکسی که با تو لجله

حالِ من خراب شده
بده دیگه کربلا
دل من کباب شده
مثل ریگ کربلا

چی میشه که زیر علم
میون تاریکی و قبر
نور بگیرم از روی ماهت
شبیه عابس و زهیر
که شدن عاقبت به خیر
منم بشم کشته ی راهت
حب الحسین اجننی
میریزه یک روز علنی
 خونمون میون قتلگاهت

حسین ، وای




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:54 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

دلمو به جاده‌ها زدم‌و
با پای پیاده اومدم‌و
یاحسین میگم تو هر قدم‌و
راهی حرمم

پابه‌پای بچه‌های حسین
میسوزم با روضه‌های حسین
تو مسیر کربلای حسین
راهی حرمم

این دل تنگ من آخر سرمو میده به باد
منو دریاب ببین ارباب که گدات داره میاد

"بِاَبی اَنتَ و اُمّی یا قَتیلَ العَبرات"

@seyedrezanarimani

هرکی با یه حالی رهسپاره
یکی خانواده‌شم میاره
یکی دست خالی پول نداره
اما بی‌قراره

یه جوون که مثل ابر میباره
یه مادر با طفل شیرِخواره
پیرمردی که توون نداره
اما بی‌قراره

با هر اسم و با هر عنوان و با هر رنگ و نژاد
میگه ارباب منو دریاب که‌ گدات داره میاد

"بِاَبی اَنتَ و اُمّی یا قَتیلَ العَبرات"

@narimani_matn

یکی سرمایه‌شو جمع میکنه
همه رو خرج حرم میکنه
موکبی ساده علم میکنه
چایی دم میکنه

موکبش عجب صفایی داره
چاییش از شراب گواراتره
خستگی رو از تنم میبره
دیوونه‌م میکنه

با چه عشقی یه لیوان آب میده دست زائرا
مثِ پروانه میگرده دور زوارت آقا

"بِاَبی اَنتَ و اُمّی یا قَتیلَ العَبرات"




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:52 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه