سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چـرا بــه خاطـر من گریه می کنی آقا

 منـی کـه مایه ی ننگم برای مثل شما

 فدای قلب رئوفت که نیمه شب تا صبح

 بـرای عـفـو گـنـاهـم تو می کنی نجوا

 منی که مایه ی ننگم بـرایتان یک عمر

 اســیــر بــار گـنــاه و لـذایـذ دنـیــا

 شـنـیده ام شب جمعه تو بی قرار منی

 و غـافل از همه جا من اسیر خواب اما

 اگـر چه مایه ی ننگم اگر چه بد هستم

 همیـن که نام تـو را می برند در هر جا

 دلم هوای تـو را مـی کنـد، نمی دانـم

 کـدام گـوشـه بـرم ایـن دل خرابم را؟

 اگــر کـه لایـق درگاهتان نخواهم شد

 

 دعـا بـکـن کـه نبـاشم بخواه مرگم را



تاریخ : پنج شنبه 99/9/13 | 10:11 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه