سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اربعین پایینِ پاتو عشقه
موکبای کربلاتو عشقه
چاییای بین راتو عشقه

تو پیاله‌م تا که چایی غمت میریزه
دونه دونه زخم قلب نوکرت میریزه
مگه چی تو چاییای روضه‌ته آقاجون
گمونم رقیه یه‌کم تربت میریزه

قربون یه نیم نگات اربابم
عشقمه کرببلات اربابم
به فدای نوکرات اربابم

"لَکَ لبیک اباعبدالله"


عشق تو یه عشق ناشناخته‌ست
هرکی عاشقت نباشه باخته‌ست
توی آوارگی‌های محشر
جز تو از دست کی کاری ساخته‌ست؟

عاقلم چون عاشقم بذار بگن دیوونه‌م
تو رهام نکردی و نمیکنی میدونم
روزیِ زندگیم‌و همیشه از تو داشتم
دم مرگم آقاجون منتظرت میمونم

فردای محشرم آخر با همون محشوره
یه روایته که هرکی هرچی رو دوست داره
فردا رو طاق بهشتم سیاهی میکوبه
اونی که پرچم مشکی تو رو دوست داره

میمونم تا که بیای اربابم
میشم اونی که میخوای اربابم

"لَکَ لبیک اباعبدالله"



غیر تو نمونده دیگه راهی
تو به حال و روز من گواهی
همه میمیرن یه روز ولی من
بمیرم تو کربلات الهی

تو خیالم خودم‌و بین حرم میبینم
یه سلام میدم میرم یه گوشه‌ای میشینم
وایستادم به زیر قبه حاجت من اینه
توی قبرم تو خودت بیای بدی تلقینم

توی روضه‌هات چشام تر میشه
گریه‌ی من دوبرابر میشه
زندگیم با غم تو سر میشه

"لَکَ لبیک اباعبدالله"




تاریخ : جمعه 96/7/28 | 1:44 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه