سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با اشک چشمام بگیر وضوتو
بذار ببوسم زیر گلوتو

یکم آروم‌تر
قرارمون نبود بری بدون خواهر
منو به کی میسپاری و میری برادر
چی‌کار کنم با ناله‌ی این همه دختر

چشم تو روشن گل من، داداش داداش
منو اسیری میبرن، داداش داداش
دیدی چی اومد به سرم، داداش داداش
حرمله شد هم‌سفرم، داداش داداش

@seyedrezanarimani

دیگه یه مَردَم تو خیمه‌ها نیست
مگه مسلمون بین شما نیست

غوغا نداره
تنها شده داداشم و سقا نداره
نیزه بسه! تنش دیگه که جا نداره
یه کهنه پیرُهن آخه دعوا نداره

این نوه‌ی پیغمبره، وای وای وای وای
یتیمه مادر نداره، وای وای وای وای
بلند شو از روی سینه، وای وای وای وای
فاطمه داره میمیره، وای وای وای وای

@narimani_matn

خاک دوعالم شد به سرمن
که داره میره برادر من

تنگه غروبه
قاتل پاشو رو سینه‌ی حسین میکوبه
چقدر رو جسمت جای تیر و سنگ و چوبه
حلقه زدن دور سرت دلم آشوبه

رو نیزه بردن سرتو، وای وای ولی وای
من موندم و حنجر تو، وای وای وای وای
تو میمونی تو آفتاب، وای وای وای وای
منم میرم بزم شراب، وای وای وای وای




تاریخ : جمعه 96/8/5 | 6:10 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه