شبای آخر و شکر خدا
هنوزم پیرن سیاهت تنمه
شب و روز آخر ماه صفر
آقا لحظه های جون کندنمه

لحظه های عاشقی
دیگه هرچی بود گذشت
شبای ماه عذا
واسه من چه زود گذشت

آی پیرن سیاه من
شاهدی که برا حسین
حتی یه لحظم کم نذاشتم
آی دیوار حسینیه
شاهدی که تو روضه ها
من پای پرچم کم نذاشتم
آی شال روی دوش من
روز قیامت بگو من
واسه محرم کم نذاشتم

حسین ، وای 

عشقمو چجور روایت بکنم
شعله ی عشق تو خاموش نمیشه
کاری کردی با من بی سر و پا
که محبتت فراموش نمیشه

منو هرجایی نکن
به دلم جهت بده
 ازتوچیزی نمیخام
یه حرم فقط بده

حتی به قیمت جونم
محال جبران بکنم
محبت امام حسینُ
به عشق روضه اومدم
توهیئتت سینه زدم
دوست دارم این ادای دینُ
حرم نرم کجا برم
منده همیشه خاطرم
شبای بین الحرمینُ

حسین ، وای

آرزومه جون فدای تو بشم
مثل حر و مسلم بن اوسجع
واسه تو رجز بخونم آقا جون
کور بشه هرکسی که با تو لجله

حالِ من خراب شده
بده دیگه کربلا
دل من کباب شده
مثل ریگ کربلا

چی میشه که زیر علم
میون تاریکی و قبر
نور بگیرم از روی ماهت
شبیه عابس و زهیر
که شدن عاقبت به خیر
منم بشم کشته ی راهت
حب الحسین اجننی
میریزه یک روز علنی
 خونمون میون قتلگاهت

حسین ، وای




تاریخ : پنج شنبه 96/9/2 | 11:54 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه