سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آقا امام حسن صدا زد زینبم? تشتی برام بیار. سریع دوید تشتی رو آماده کرد گذاشت جلوی امام حسن، اما تا داخل تشت رو نگاه کرد دید پاره‌های جگر امام حسنه? داره خون بالا میاره.
 سریع اومد صدا زد حسینم، عباسم! پاشید بیاید حسنم داره جون میده.
شاید همچین که حسین و عباس اومدن، قبل از اینکه برن سراغ امام حسن اومدن زیر بغل‌های زینب رو گرفتن.
چه خبره؟ زینب تشت خونی دیده.چه خبره؟ زینب پاره‌های جگر امام حسن رو دیده....

خود امام حسن هم صدا زد: "لا یوم کیومک یا أباعبدالله"

اینجا یه تشت بود زینب نتونست ببینه، یه تشت دیگه رو هم من سراغ دارم؛ اون لحظه‌ای که
این کاروان رو وارد بزم حرام کردن، اون نانجیب دید داره مجلس به هم میریزه، میدونی چی کار کرد؟ صدا زد سر حسین رو بیارید، یه مرتبه دیدن یه تشت خونی رو آوردن، سر مقدس ارباب من و تو میون تشته، یه مرتبه تا تشت رو آوردن دیدن سریع رباب دوید سر رو بغل کرد...
حسین....

کسی که دریای کرم باشه
خودش نباید بی‌حرم باشه

دریای غرق خاک مگه میشه
این اوج ماتم و غریبیشه

ممنوعه اشک و گریه میدونم
توی دلم هی روضه میخونم

بغض گلوم راه صدامو بست
یه سیلی کاش بغض منو می‌شکست

اینجا نگهباناش چه بی‌رحمن
فرق زن و مردو نمی‌فهمن

از نسل اون نامرد چپ‌دستن
دستای سنگینی دارن پستن

"کریمِ بی‌حرم حسن جانم"

@seyedrezanarimani

غربت یعنی مردی توی خونه‌ش
حتی کنار بانوی خونه‌ش

تنها بمونه بی‌حبیب باشه
تو خونه‌ی خودش غریب باشه

آقای ما تو خونه تنها موند
زخم زبونا قلبش‌و سوزوند

همدم نمونده غیر آه واسه‌ش
شد کنج خونه قتلگاه واسه‌ش

از دست خانمش دلش خونه
هرچی میخواد پاشه نمیتونه

هی کنج خونه دست و پا میزد
حسین و زینب‌و صدا میزد

"کریمِ بی‌حرم حسن جانم"

@narimani_matn

تا تکیه به دیوار یا در داده
یاد روزای کوچه افتاده

تا که بخوای زخم زبون خورده
هر بار مغیره رو دیده مُرده

چهل ساله کابوس شباش اینه
هی خواب اون سیلی رو میبینه

این غصه‌ها شد قاتلش دیگه
درداشو امشب به حسین میگه

رد شد دسش از رو سرم افسوس
میترسم از تکرار این کابوس

بسه یه سیلی واسه‌مون داداش
جون تو و ناموسمون داداش

مظلوم کربلا حسین جانم
مُقطع الاعضا حسین جانم

غریب گیر آوردنت داداش
با لب تشنه کشتنت داداش




تاریخ : جمعه 96/10/29 | 1:51 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه