سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه خوابی دیدم که نا امیدم
تو جون سپردی، من نرسیدم
کسی نداشتم، تنهایی داشتم
هستیمو بینِ کفن میذاشتم

به این سفره‌ی نون ، به این آب و جارو
دلم دیگه خوش بود که میمونی بانو
نفهمیدم امروز چه‌جوری غروب شد
تا الان میگفتم گلم دیگه خوب شد

بگو که خوبه همه چی بگو میمونی
چه سفره‌ای پهن کردی و چه عطر نونی
خونه رو جارو میزنی نکنه خوابم
نکنه میخوای بکنی خونه خرابم
خونه خرابم

"بگو علی تو خوابه ، جدایی مون عذابه"

@seyedrezanarimani

الحمدلله، که بعد چند ماه
جلوی چشمام، داری میری راه
چشات که شد تار، افتادی چندبار
ولی ندادی ، تکیه به دیوار

همینم درسته، خودت تکیه‌گاهی
الهی ببینم همش رو به راهی
جلو مرد و نامرد اگه گریه کردم
میخواستم بگم که به تو تکیه کردم

میخواستم اینجوری بگم راستی عزیزم
به هم نریزی که منم به هم میریزم
خوشحالی امروز میدونم یه خبری هست
اگه میخوای بری بدون همسفری هست
یه حیدری هست

"بگو علی تو خوابه ، جدایی مون عذابه"

@narimani_matn

منو حلال کن، دور از ملال کن
باز با سلامِت، قنفذو لال کن
بازم صدام کن، زهرا دعام کن
این روز آخر، بیشتر نگام کن

تو چشمات میخونم تو یه فکر دوری
حالا که نشستی کنار تنوری
سر و روی و موی حسینو میشوری
به گریه نگفتم نمیگی چجوری

درسته هیچکی غربت حسن نداره
ولی بدون حسینتم کفن نداره
از غم بچه‌هاش بگی گفتن نداره
تو صورت بچه یتیم زدن نداره

"بگو علی تو خوابه ، زینب کجا خرابه"




تاریخ : جمعه 96/11/13 | 8:12 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه