هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم
میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم
ای علی موسی الرضا هر دفعه میایم حرم
تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم
جای زائرهای تو بر روی چشمان من است
من به عشق تو به زائر ها محبت میکنم
من همیشه گوشه ی باب الجوادت ساکنم
من به این باب الجوادت دارم عادت میکنم
من کلاغم جای من صحن و سرایت نیست که
من به کفترهای تو خیلی حسادت میکنم
وقت نقاره زدن داد و هوار عاشقی ست
یعنی آقا جان ببین دارم صدایت میکنم
کربلای من تویی، حج ام تویی، انگار که
کربلا را در خراسانت زیارت میکنم
زمان لطف صحبت از حقارتم نمیکنی
کریمی و نظاره بر لیاقتم نمیکنی
تو را ز یاد میبرم زمان معصیت ولی
مرا مواخذه برای غفلتم نمیکنی
دلم شکسته و کسی به داد من نمیرسد
میان راه ماندهام ، حمایتم نمیکنی؟
چه نذرها نکردهام که زیر و رو شود دلم
به هر دری که میزنم اجابتم نمیکنی
@seyedrezanarimani
اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه
به یک دعا مرا غریق رحمتم نمیکنی؟
اگر بناست سهم من همیشه دوریات شود
چرا مرا نمیکشی راحتم نمیکنی؟
کسی من خراب را به سوریه نمیبرد
(کسی من خراب را چرا دگر نمیخرد)
در این بساط عاشقی ضمانتم نمیکنی؟
فدای عمهای که با دل شکسته ناله زد
برادرم چرا نظر به غربتم نمیکنی؟
بزرگ این قبیلهام مرا نزن عقیلهام
چرا حیا و شرم از شرافتم نمیکنی؟
.: Weblog Themes By Pichak :.