از اسنادی که دربار? مُزد کارکنان مادی از تخت جمشید بدست آمده، چنین برمی آید که این کارکنان « کورتَش » خوانده می شدند. کورتش ها بیشتر پیشه ورانی بوده اند که به کارهایی از قبیل سنگ تراشی، درودگری و مسگری و کارهایی همانند می پرداخته اند. همین اسناد نشان می دهند که مـادهای در خدمت هخامنشیان برده نبوده اند، بلکه در ازای کاری که انجام می داده اند، برابر با پارسیان مُزد دریافت می کرده اند. از سنگ نبشته ای که در شوش بدست آمده است و به سنگ بنای کاخ داریوش بزرگ در شوش معروف است نیز چنین برمی آید که کارهای نازک...
در متون باستانی هند، به روشنی به سلاح نیرومندی اشاره شده که قادر به کشتار دسته جمعی دشمنان بوده است. در توصیف چنین نیروی ویرانگری این طور نوشته شده است: «با تمام قدرت به هوا پرتاب شد! ستون عظیمی از دود و آتش مانند ده هزار خورشید درخشان به هوا برخاست. این صاعقه مرگبار تمامی دشمنان را به خاکستر تبدیل کرد!» حال بیایید از گذشته های دور به زمان حاضر برگردیم و به توصیفی که از انفجار بمب اتمی شده است نظری بیفکنیم: نویسنده ای به نام «لورنس» که در بهار سال 1945 میلادی ناظر انفجار آزمایشی نخستین بمب اتمی در «الاموگوردو»...
اسم شب آتش اسکندر بود!.. شادروان استاد محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، یکی از برحستهترین سرایندگان ادبیات کلاسیک پارسی در دورهی معاصر، به سال 1285 در شهر تبریز زاده شد.در سنین جوانی، پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبت اسناد مشهد و نیشابور، به تهران بازگشت. او در 1315 در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا کرد. او در سالهای 1329 تا...
نقوش برجستهای که کاخهای تختجمشید را آراسته است از با اهمیتترین آثار باستانی به شمار میآید، که تا زمان حال برجای مانده است، کیفیت و کمیت این آثار چنان است که بررسیهای گستردهای را بر روی آنها لازم میسازد، لیکن تا این تاریخ هیچگونه تحلیل سبکشناسی معتبری که چاپ و منتشر شده باشد بر روی آنها انجام نگرفته است. بررسی حاضر تلاش دارد با توجه به جنبههای متفاوت سبکها و روشها، از شیوههای بکار رفته در حکاکی تا اصول طراحی، از شناسایی کار حجاران، تا توصیف پیشرفت تسلسل زمانی سبک «تختجمشید»...
این پرسش برای همگان پیش می آید که چگونه شاهنشاهی نیرومندی که کورش و داریوش آن را به راستی به گونهی آرمان شهری پدید آورده بودند سرنگون شد؛ در این جا کوشیده ایم تا به این پرسش پاسخ دهیم. نظام استبدادی موجب می شد تا شاهنشاه قدرت مطلقه داشته باشد و هر چه می خواهد انجام دهد و نظارت آنچنانی بر کرده های شاهنشاه وجود نداشت (البته ماندگاری نظام استبدادی در روزگار هخامنشیان به جهت اعتماد مردم یعنی پارسیان به شاهنشاهان بزرگی چون کورش بزرگ و داریوشیکم بوده است)، این امر دو عامل را سبب می شد؛یکی این که...
باگواس . [ گ ُ ] (اِخ ) نام خواجه ? محبوب اسکندر که از مخالفین والی پارس بود. او در جریان دزدیده شدن اشیاء قیمتی قبر کورش ، والی پارس را که بیگناه بود به این کار متهم ساخت . (ایران باستان ص 1565). کنت کورث گوید: نبرزن با هدایائی نزد اسکندر آمد و جزء همراهانش خواجه ای بود باگواس نام . این جوان از حیث صباحت منظر مثل و مانند نداشت . او محبوب اسکندر گشت چنانکه سابقاً محبوب داریوش بود و به اصرار او اسکندر نبرزن را عفو کرد. اسکندر جشنی برای باکوس در کرمان تشکیل دادو روزی مست و لایعقل در مجلس رقصی که محبوب او باگواس...
مبارزه یونان و مقدونیه در راه کسب قدرت همان طور که اندیشه دنیا را به گروهها، افراد، و اشیاء تقسیم می کند، مورخان نیز گذشته را به ادوار، سالها و حوادث منقسم می نمایند. ولی تاریخ ، مانند طبیعت ، تنها تداوم را در میان تغییر می شناسد: تاریخ جهش ندارد . یونان هلنیستی مرگ اسکندر را «انتهای یک عصر» تلقی نکرد؛ Read More →
چو ایران نباشد تن من مباد بر این بوم و بر زنده یک تن مباد «سال 331 پیش از زادروز مسیح» در بهار سال 334 پیش از زادروز مسیح، اسکندر مقدونی با چهل هزار سپاهی از راه تنگهی «هلس پنت» رهسپار ایران گردید. در این زمان داریوش سوم هخامنشی «دارا»، فرمانروای ایران بود. وی پس از گذشتن از دجله که با سختی انجام شد، مدت دو روز به سپاه خود آسودن (استراحت) داد. Read More →
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) ارزاس . والی مملکتی در جوار آبیسارِس بزمان اسکندر. آنگاه که اسکندر بهند سفر میکرد در کنار رود آسِه زین هفِس تیون را بساخت . در خلال این احوال ارزاس (ارشک ) مزبور با برادر و سرداران عمده ? آبیسارس پادشاه آن ناحیت وارد شهر شده هدایای گرانبها و نفیس از طرف او آورده گفت که خود پادشاه میخواست بیاید و بپای اسکندر بیفتد، ولی بیماری مانع شد. فرستادگان اسکندر هم قول او را تا?یید کردند و اسکندر از این اظهارات خشنود گشت و آبیسارس را بپادشاهی ابقاء کرده ارشک را گماشت که نزد او بماند. (ایران باستان...
اوستا کهن ترین نوشته ایرانیان و کتاب دینی زرتشتیان است. بخش های گوناگون این کتاب، طی صدها سال تدوین شده است. کتاب اوستا در روزگار باستان دارای 815 فصل در بیست و یک نسک (کتاب) بوده و در شکل کنونی خود شامل شش بخش گاهان، یَسنه یا یسنا (شامل گاتها و غیر آن)، یشتها، وندیداد، ویسپرد و خردهاوستا است. بخشهای اوستا بنا بر تحقیق آنوبانینی در دورانهای مختلف توسط اشخاص متعدد تالیف شده است. Read More →
هجوم اسکندر به ایران همواره در هالهای از ابهام و افسانه مورد نقد و نظر پژوهش گران بسیاری قرارگرفتهاست. «پییربریان» در کتاب «وحدت سیاسی و تعامل فرهنگی در شاهنشاهی هخامنشی» بر آن است که این تحول را از منظرهای گوناگون با نگاه به زیرساختهای جامعه هخامنشی مورد بررسی قراردهد. او کوشیدهاست در ابتدا نهادهای پارسی را با نگاهی مقایسهگرایانه در تاریخنگاری یونانی به دقت موردمطالعه و سپس ارزیابی کند. این خوانش انتقادی از متون یونانی پرتوی از نور به مناسبات عصر هخامنشیان افکندهاست که میتواند...
شاپور. (اِخ ) ابن اردشیر. نام دومین پادشاه سلسله ? ساسانی . معروف به شاپور اول است . داستان تولد او از دختر اردوان آخرین پادشاه سلسله ? اشکانی در شاهنامه و کتب تاریخ آمده است . حمدا? مستوفی این داستان را چنین روایت کرده است : (اردشیر) دختر (اردوان ) را زن کرد. دختر بفریب برادر، اردشیر را زهرخواست داد. اردشیر فهم کرد، او را بوزیر داد تا بکشد. زن گفت حامله ام . چون اردشیر را پسر نبود وزیر او را زینهار داد و خود را خصی کرد. بعد از چند ماه شاپور از او متولد شد. وزیر او را بپرورد و در ده سالگی در حالت گوی باختن بر...
دیودور دو سیسیل در کتاب تاریخ خود نوشته که : اسکندر دو مرتبه وارد بابل شد، اول درسنه ? 330 ق .م . بعد از آنکه در میدان اربل قشون دارارا شکست داده و آن پادشاه از مقابل قشون او منهزم وتا همدان فراراً روان شد و آنی نیاسود، با تجمل و شوکت تمام وارد بابل شد، اهالی که فتوحات او را دیده بودند بدون مقاتله دروازه را باز و با نهایت احترام او را وارد کردند، اسکندر بواسطه ? خستگی قشون و راحت نمودن اسبان سواره سی روز تمام آنجا توقف کرد Read More →
در قاموس کتاب مقدس آمده است : بسیاری از مورخین این شهر را عظیم ترین شهرهای دنیا دانسته اند چنانکه هیرودوتس مورخ مشهور مینویسد که «شهر بابل بر همواروسیع مربعالشکلی بنا شده است که طول هریک از اطراف آن 120 فرسخ و محیطش 480 فرسخ میباشد و این مسافت عظیم را خلیج عمیقی که همواره از آب مملو میباشد احاطه نموده است و بعد از خلیج دیواری برای این شهر بنا شده است که 335 قدم ارتفاع و یکصد قدم قطر و صاحب 250 برج و یکصد دروازه ? برنجین میباشد. و اغلب این حصار ازآجر بنا گشته . رود فرات این شهر را بدو قسمت منقسم مینماید...
بر وزن قابل ، شهری بوده بر کنار فرات و آن را قینان بن انوش بن شیث بن آدم بنا نهاده بودو تهمورس دیوبند آباد و معمور داشته ، چندی نیز دارالملک ضحاک شده او نیز در آنجا عمارت کرده کهن دز بهشت گنگ نام نهادند و سالها پس از او دارالملک نمارده وکلدانیون بوده باز خراب شده اسکندر رومی او را تعمیر نموده اکنون نیز خراب و از توابع حله است ، و آنرا بابُل نیز گفته اند و در آنجا وقتی جامه های ابریشمینه خوب میبافتند. منوچهری گفته : برآمد آفتاب از کوه بابل . و باول نیز بهمین معنی آمده است چنانکه زابل و زاول . آن نیز...
.: Weblog Themes By Pichak :.