سفرهات را مادرت زهرا فراهم میکند
چون وهب آخر نگاهت سر به راهم میکند
هر چه میخواهی بگیر از من گدایی را نگیر
نوکریِ خانهی تو پادشاهم میکند
سی شب ماه خدا، شکر خدا، گفتم حسین
پس مُحرم، مَحرم این دستگاهم میکند
تو خودت پیغام دادی که بیا، من آمدم
دوری از تو مطمئناَ روسیاهم میکند
@seyedrezanarimani
بیشتر از یک سیاهی لشکرم کردی حساب
چون علمدارت فدایی سپاهم میکند
در مسیر کاروانت دست من را هم بگیر
چشم خیس دخترت دارد نگاهم میکند
اول و آخر مرا مدیون زهرا میکنی
مادری که روضهخوان قتلگاهم میکند
فکر این که راهیِ صحرایی و آوارهای
مثل زینب عاقبت بیسرپناهم میکند
تاریخ : دوشنبه 96/12/28 | 10:50 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.