سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوا هوای عشقه ، شبا شبای عشقه
صدای علی گفتن صدای عشقه

ای ذکر روز شب طاها علی
ای علی و عالی و اعلی علی
ای هم نفس بی‌بی زهرا علی
مولا علی ، علی مولا علی

اونی‌که ذکر قنوت پیغمبره
اونی‌که ساقی شراب کوثره
اونی‌که از دلبرا همدل میبره
علی حیدره ، علی حیدره

علی دلیل بارون ، علی معنی دریا
علی پدر عالم ، یامولا، علی یامولا

@seyedrezanarimani

دلم باهاته مولا ، فقط گداته مولا
دلم عاشق ایوون طلاته مولا

ای ماه زیبای لیلة الاسرا
ای رد نعلین تو روی ابرا
ای سِرّ شب معراج مصطفی
یامرتضی ، علی یامرتضی

اونی‌که از هر آقایی آقاتره
اونی‌که با بی‌زرهی جنگ‌آوره
اونی‌که ایوونِ طلایش محشره
علی حیدره ، علی حیدره

علی پدر ارباب ، علی پدر سقا
علی نفس زینب ، یامولا، علی یامولا

علی دلیل بارون ، علی معنی دریا
علی پدر عالم ، یامولا، علی یامولا

@narimani_matn

دلم زیر بلیطه ، آقاست تو همین حیطه
علی مرد شب لیلته مبیته

یاحیدر یاحیدر یااسدالله
هرکی بی‌علی باشه میشه گمراه
ذکر لب شیعه اینه تو هر راه
ولی‌الله ، علی ولی‌الله

اونی‌که هم اوله و هم آخره
که براش بیت خدا سینه میدره
اونی‌که سطانه و عالم نوکره
علی حیدره ، علی حیدره

علی جنت اعلی ، علی بالای بالا
علی ساقی کوثر ، یامولا، علی یامولا

علی دلیل بارون ، علی معنی دریا
علی پدر عالم ، یامولا، علی یامولا
 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : پنج شنبه 96/9/16 | 12:56 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

دانگمیونگ (زاده 58 ق.م. درگذشته 19 ق.م. - پادشاهی 37 تا 19 قبل از میلاد کره جنوبی) یا به طور کامل دانگمیونگ سئونگ وانگ که به اسم زمان تولدش جومونگ به معنی تیرانداز ماهر معروف است، مؤسس امپراتوری گوگوریو بود. گوگوریو در میان سه امپراطوری کره، شمالی ترین آنها محسوب می‌شد و بخش‌هایی از منچوری و کره جنوبی امروزین را در بر می‌گرفت. درلوح سنگی گوانگائتو از او با نام چومووانگ به معنی پادشاه چومو و در 2 کتاب تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا از او با نام جومونگ و عنوان گو یاد شده‌است. همچنین در کتاب سامگوک ساگی از او با نام چومونگ یا سانگائی نیز نام برده شده‌است. آرامگاه جومونگ در کره شمالی کنونی واقع است. در سایر نوشته‌های بدست آمده او با نام‌های چومونگ، جونگمو یا دومو معرفی شده‌است.[1]مرگ جومونگ درسن 40 سالگی بود.

محتویات

 تولد

افسانه تأسیس گوگوریو برگرفته از متون کهن کره از جمله لوح سنگی گوانگائتو می‌باشد. معروفترین متن شناخته شده با اندکی تغییرات از کتاب‌های سامگوک یوسا، سامگوک ساگی و دانگمیونگ سئونگ وانگ پیئون از دانگ گوک ایسانگ گوکجیپ بدست آمده‌است.

بحث‌های مختلفی بر سر آنکه پدر واقعی او چه کسی بوده به وجود آمده‌است، در بعضی از متون کره، جومونگ را پسر هه موسو (به معنی پسر آسمان) و یوها (به معنی دختر خدای رودخانه هابک) توصیف کرده‌اند.

گفته شده‌است که هموسو با یوها زمانی که او در کنار رودخانه در حال حمام کردن بود آشنا شده‌است، اما خدای رودخانه هه موسو را قبول نکرد و او به آسمان برگشت. خدای رودخانه یوها را به اوبالسو تبعید کرد، مکانی که او با پادشاه دانگ بویو (بویو شمالی)، گوموا آشناشد و ندیمه او گردید. یوهوا که توسط هموسو باردار شده بود، پسری را بدنیا آورد[2] که جومونگ نامیده شد و در زبان کره‌ای به معنی کماندار ماهر است. جومونگ در تیراندازی ماهر بود.

 ترک دانگ بویو

جومونگ برای مهارت استثنایی که در تیراندازی داشت، معروف بود. سرانجام به خاطر حسادت پسران گوموا، جومونگ مجبور به ترک دانگ بویو شد. برطبق افسانه‌ای در هنگام فرار با اسبش به رودخانه‌ای خروشان رسید، لاک پشت‌ها و جانوران آبزی بر سطح آب آمدند و یک پل ایجاد کردند.[3] هنگامیکه او به سرزمینی که در جنوب رودخانه قرار داشت وارد شد، مورد استقبال گو موسئو دانگون فرمانروای جولبون (که همان باک بویو بود) قرار گرفت. گو موسئو می‌دانست که جومونگ یک مرد معمولی نیست و دخترش سوسانو را به عقد او درآورد. بعد از مرگ گو موسئو در 37 قبل از میلاد، جومونگ هفتمین دانگون در باک بویو گردید. او تمام 5 قبیله جولبون را با یکدیگر متحد کرد و یک کشور پادشاهی متمرکز به وجود آورد.

 اولین پادشاه گوگوریو

جومونگ در سال 37 قبل از میلاد کشور گوگوریو را تأسیس نمود و اولین پادشاه گوگوریو شد. در همان سال، پادشاه قبیله بیرو که سونگ‌ینگ نام داشت پس از دریافت کمک جهت شکست قبیله مالگال که مورد هجوم آنها قرار گرفته بود، تسلیم جومونگ شد. در سال 34 قبل از میلاد، جولبون سئونگ اولین شهر پایتخت گوگوریو همراه با قصر امپراتوری تکمیل شد. 4 سال بعد و در سال 28 قبل از میلاد، جومونگ ژنرال بو ویئوم را جهت تسخیر پادشاهی اوکجه فرستاد. در طی همان سال مادر جومونگ، یوها، در قصر دانگ بویو درگذشت و برای او یک مراسم خاکسپاری در حد یک ملکه گرفتند در حالیکه او فقط یک صیغه سلطنتی بود. جومونگ یک فرستاده و هدایای فراوانی جهت قدردانی از سخاوت پادشاه گوموا، برای او ارسال نمود. در سال 19 قبل از میلاد، همسر اول جومونگ، یی سویا همراه پسرش، یوری، دانگ بویو را ترک کردند و وارد گوگوریو شد.[4] یی سویا، ملکه شد و سوسانو همسر دوم جومونگ به علت فشارهای وارده و همچنین ترس از موقعیت پسرانش در آینده گوگوریو تصمیم به ترک آنجا گرفت. سوسانو، گوگوریو را همراه دو پسرش و تعدادی از مردم ترک کرد و آنها را به سمت جنوب شبه جزیره کره، مکانی که در حال حاضر کره جنوبی در آن قرار دارد، رهبری کرد. جومونگ اولین پسرش یوری را به عنوان ولیعهد معرفی نمود و او را وارث تاج و تخت کرد.

 مرگ و جانشین

جومونگ در سال 19 قبل از میلاد، در سن 40 سالگی درگذشت.[5] شاهزاده یوری که ولیعهد نیز بود، پدرش را در یک قبر هرمی شکلی دفن نمود و پس از مرگ به او نام چومو سئونگ وانگ را اهدا نمود.

فرضیات زیادی در مورد علت مرگ او مطرح است که از مهمترین آن می‌توان به عفونت دست چپ او اشاره نمود که در اثر جراحت شمشیر زهرآگین در جنگ با امپراتوری هان ایجاد شده بود.

 میراث

قلمرو پادشاهی گوگوریوی جومونگ، سرانجام توسعه پیدا کرد و به یک قدرت بزرگ منطقه‌ای تبدیل شد. گوگوریو به مدت 705 سال باقی‌ماند و در این مدت 28 پادشاه از خانواده سلطنتی گو بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط نیروهای متحد تانگ-شیلا مورد هجوم قرار گرفت. امروزه فرزندان جومونگ از لقب گو در نام خانوادگی خود استفاده می‌کنند. در سال 2007–2006، شبکه، تلویزیونی ام‌بی‌سی کره جنوبی، درام تاریخی و پرطرفدار 81 قسمتی افسانه جومونگ را تولید و پخش نمود.

 

 

 

 

مهدی یزدانی زازرانی______پرنیان80

 

 

 

 

پرنیان 80      همه چیز                        مهدی یزدانی زازرانی




تاریخ : دوشنبه 96/9/13 | 7:0 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

چشمامو رو هم میذارمو تورو بیادم میارمو
دوباره دست تکون میدنو تورو به هم نشون میدنو
کم میارم آخه تورو تورو بیادم میارمو
????
دنیا دیگه مث تو نداره نداره نه میتونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن اما عشقه که واسه تو بی قراره
هیچکی مثل تو نمیتونه نمیتونه قلبمو بخونه
بگو بگو کدوم خیابونه که منو به تو میتونه برسونه
????
چشمامو رو هم میذارمو تورو بیادم میارمو
کم میارم آخه تورو تورو بیادم میارمو
????
دنیا دیگه مث تو نداره نداره نه میتونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن اما عشقه که واسه تو بی قراره
هیچکی مثل تو نمیتونه نمیتونه قلبمو بخونه
بگو بگو کدوم خیابونه که منو به تو میتونه برسونه
نه نداره دنیا مثل تو مثل تو نداره دنیا مثل تو مثل تو
????
دنیا دیگه مث تو نداره نداره نه میتونه بیاره
دلا همه بیقراره عشقن اما عشقه که واسه تو بی قراره
هیچکی مثل تو نمیتونه نمیتونه قلبمو بخونه
بگو بگو کدوم خیابونه که منو به تو میتونه برسونه




تاریخ : دوشنبه 96/9/13 | 6:25 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

?? نازی نازی امشب دلم مست تویه
نازی نازی دل تنهام هنوز دست تویه
نازی نازی امشب دلم مست تویه
نازی نازی دل تنهام هنوز دست تویه
نازی تو که یار نداشتی
قصد فرار نداشتی
چرا رفتی و بی خبر باز
داغو رو دلم گذاشتی
امشبه دلم دوباره
هوای لباتو داره
به باد میگم که بازم
بوی تنتو بیاره
بوی تنتو بیاره
رفتی یادتم گل من
نازی نازی ناز گل من
عشق تو حالا تو دل من
نازی نازی ناز گل من
نازی نازی امشب دلم مست تویه
نازی نازی دل تنهام هنوز دست تویه
نازی نازی امشب دلم مست تویه
نازی نازی دل تنهام هنوز دست تویه
نازی تو که یار نداشتی
قصد فرار نداشتی
چرا رفتی و بی خبر باز
داغو رو دلم گذاشتی
امشبه دلم دوباره
هوای لباتو داره
به باد میگم که بازم
بوی تنتو بیاره
بوی تنتو بیاره
رفتی یادتم گل من
نازی نازی ناز گل من
عشق تو حالا تو دل من
نازی نازی ناز گل من
نازی نازی امشب دلم مست تویه
نازی نازی دل تنهام هنوز دست تویه
نازی نازی امشب دلم مست تویه
نازی نازی دل تنهام هنوز دست تویه




تاریخ : دوشنبه 96/9/13 | 6:22 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

صلی الله علیک یه سلام میدم رو به حرم

تویی ارباب و من نوکرم

.

صلی الله علیک یه سلام میدم رو به حرم

رو چشام آقا میزارمت ، میدونی خیلی دوست دارمت

.

عاشقم یا حسین ، این ارادت از قدیم ِ

نوکتریت بهترین اتفاق زندیگمه

.

تو دلم کسی نمیگیره جاتو

بخدا غمی نمیمونه با تو

دوست دارم کرب بلاتو

.

بین مردم همه به تو میشناسن مارو فقط

 تویی ارباب ِ با معرفت

.

ای رویایی ترین ، نزنی رومو آقا زمین

بطلب مارو باز اربعین

.

جز در خونتون نوکری نکردم آقا

تو صف محشرم ، دور تو میگردم آقا

.

از کار ِ عاشقا دعا کن که گره وا بشه و

مزار مادر پیدا بشه

.

باشه کاش تو بقیع یه حرم با کلی سینه زن

یه ضریح و یک باب الحسن

.

تو دفاع از حرم ، زینبی و سر فرازم

دشمنتون باید ، رد شه از روی جنازم

.

تو دلم کسی نمیگیره جاتو

بخدا غمی نمیمونه با تو

دوست دارم کرب بلاتو




تاریخ : جمعه 96/9/10 | 3:59 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

دنیای من ، آقای من

اَللّهم الجعَل محیایَ محیای من

من برای تو گریه میکنم تو برای من

آقای من ، آقای من

سامون بده ، لیلای من یک خبری از مجنون بده

من که مُردم کرب و بلاتو نشون بده ، سامون بده

میگم عاشقم ، اما خودم بهتر میدونم که نالایقم

کدوم عاشقی ، من که همیشه برای تو آینه ی دقم ، کجا عاشقم

دوا بده ، درد بده

هر چی دارم ازم بگیر به من فقط یه کربلا بده

 

یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من

یه گوشه چشم تو بسته واسه حل مشکل من

یه روزی میاد آقاجون که منم سگ تو باشم

چشامو موقع مرگم زیر پات گذاشته باشم

تموم مَردم دنیا مارو میخونن دیوونه

آره ما دیوونه هستیم بیخیال این زمونه

چشای قشنگ عباس خوابو از چشام گرفته

منو میشناسی آقاجون من همونم اون دیوونه




تاریخ : جمعه 96/9/10 | 3:55 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

آمدم ای شاه، پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
تا که ز عشق تو گُدازم چو شمع
گرمی جان‌سوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین من است
بی‌کسم ای شاه سپاهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده




تاریخ : جمعه 96/9/10 | 3:53 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

زمزمه، زمینه، شور مناجات با امام حسین(علیه السلام) در کربلا، ویژه زوّار اربعین ...


به سبک: منو یکم ببین...


من اومدم حرم، با دعا های مادرم
به شوقِ دیدنت، می باره چشمای ترم

خیره به گنبدم، به کرم تو رو زدم
آقا  کبوتری ،  از  بارگاهِ  مشهدم

من اومدم بگم، خیلی دوست دارم حسین
به پای تو آقا، سرمو میگذارم حسین
عنایتی نِما، خیلی گرفدارم حسین

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

سلام آقای من، میشْنَوی تو صدای من
دلم هوائیته، یه کاری کن برای من

خدارو شکر آقا، رسیده ام پابوسیتون
چی میخوام از خدا، بهتر از این رو مهربون

چه جائیه حرم، انگاری تو بهشتمو..
تو لوحِ زائرات، اسممو من نوشتمو..
رقم زده خدا، چه زیبا سرنوشتمو..

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

صفا داره حرم، گنبدْ طلا داره حرم
تو هر قدم ببین، شور و نوا داره حرم

چه حالیِ حرم، عشقِ زلالیِ حرم
جایِ جامونده ها، بِخدا خالیِ حرم

یک سو حسینِ و..، سوی دیگه علمدارش
هم قربونِ حسین، هم قربونِ سپهدارش
زهرا میده صله، بِخدا دستِ زوّارش

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

بارونی چشمام، یه خواهشی دارم آقام
توی بهشت بذار، کنار خود یه جا برام

بذار زُهیر بشم، من عاقبت به خیر بشم
برای تو آقا، جُون و حُر و بُریر بشم

الهی که حرم، هر ساله قسمتم بشه
به دست فاطمه، امضا شهادتم بشه
آقا  امامْ  زمان ،  بانیِ  حاجتم  بشه

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

منو  رَدَم  نکن ،  تو  عالمی  بَدَم  نکن
بهشتِ من تویی، دوزخ ُمَقصَدم نکن

قسم به اکبرت، به خون حَلقِ اصغرت
بذار باشم آقا، تا به همیشه نوکرت

من شیعه ی علی، گریونِ داغِ مادرم
من  زینبی اَمو..، برا  رقیه  نوکرم
الهی  که  بشم ،  آقا  مدافعِ  حرم

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

شبای  کربلا ،  نمیره  از  یادم  آقا
شبای جمعه و، صوت زیارت عاشورا

دلم چه مدهوشه، با یادِ صحن و شیش گوشه
میگیرم از شما، برای یک عمر خود توشه

آب  حرم  برام ،  برتر  از  آب  زمزمه
اینجا بهشتمه، تل و فرات و علقمه
میگن میاد حرم، شبای جمعه فاطمه

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

شیب الخضیب حسین، تویی خدالتریب حسین
فدای تو بشم، چِقَد بودی غریب حسین

عریان بدن حسین، تویی صدپاره تن حسین
با نیزه زَد تو رو، شدی خونین دَهن حسین

از زین فِتاده ای، با گونه بر روی زمین
از شدّت عطش، شده دل تو آتشین
برای کُشتَنِت، کردن یک عدّه گرگ کَمین

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)

فدای  حَنجرت ،  چی  اومده  آقا  سرت
چه بَد زدن تو رو، تو صحرا ریخته پیکرت

وای از تن شما، وای از نعل ها و مرکَب ها
تا چشم عباسو..، دور دیدن اومدن اعدا

شد زینبت اسیر، وقتی سرتْ به نی زدن
سنان و حرمله، به قَصدِ غارت اومدن
شد بوریا تنت، نداشتی حتی تو کفن

غریب فاطمه، حسین غریب فاطمه(4)




تاریخ : جمعه 96/9/10 | 3:46 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

دلم هواتو کرده . منو ببر به کربلا حسین
یاد چشاتو کرده . منو بخر تورو خدا حسین
اگه تورو نبینم دق میکنم . من میمیرم حسین
وقتی دارم میمیرم سراغتو هی میگیرم
غسل بکنید تنم رو با اشک دیده ها و گریه هاش
کفن کنید تنم رو با پیرهن سیاه روضه هاش
جنازم رو بیارید بگید فقط به زیر لب حسین
وقتی که زنده بودم به لب میگفتم روز و شب حسین
تو حجله مردن من زنجیر و سنج و یه علم بیارید
کنار قران خدا نوار روضه ی حسین بذارید
بروی سنگ قبر من حک بکنید یه عمر دل سپرده
بگید به اشنا ها گفته به لب یه یا حسین و مرده
رو قبر من بریزید تربت کربلا . کمی گل یاس
حک بکنید رو قبرم . جون داده تاسوعا برای عباس




تاریخ : جمعه 96/9/10 | 3:26 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

تا میاد اسم قشنگت مثل خون تو رگ می جوشم

لحظه ی با تو بودن رو به دو عالم نفروشم


تا میاد اسم قشنگت مثل خون تو رگ می جوشم

لحظه ی با تو بودن رو به دو عالم نفروشم

 

روز تقسیم غم عشق خورده این قرعه به نامم

من بشم خمار عشقو تو بریزی می به جامم

تو بریزی می به جامم

اون روزی که صوت یزدان به همه عقلو عطا کرد

منو مجنون آفرید و به غم تو مبتلا کرد

به غم تو مبتلا کرد


الهی یه روز بیاد که من ز خون وضو بگیرم

رخصتم بده اباالفضل جلوی چشاش بمیرم



الهی یه روز بیاد که من ز خون وضو بگیرم

رخصتم بده اباالفضل جلوی چشاش بمیرم ، جلوی چشاش بمیرم


غم عشقت میزنه موج توی عمق چشم خیسم

اسم تو هر شب جمعه روی قلبم می نویسم

روی قلبم می نویسم


اگه لحظه ای نباشی زندگی به من حرومه

بی تو ای عزیز زهرا کار عاشقی تمومه

کار عاشقی تمومه


همدم تموم شبهام ، همدم تموم شبهام

خاطرات کربلاته

یه اشاره کن ببینی سر و جونم به فداته

سر و جونم به فداته


گوشه ای از کربلاتو نمی دم به کل دنیا

منو عشق بی حسابت ، ای عزیز قلب زهرا

ای عزیز قلب زهرا

ای عزیز قلب زهرا ، ای عزیز قلب زهرا

حسین حسین حسین

حسین حسین حسین

حسین حسین حسین




تاریخ : جمعه 96/9/10 | 3:9 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه