سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من از هیشکی به جز تو ، آقا خیری ندیدم
بیا و راحتم کن ، آخه دیگه بریدم
چقدر برای هیئت ، برا روضه دویدم
ازین مردم دنیا ، چه حرفایی شنیدم

اگه مثاله نوکرای سابق
بخواد سنگ روی این سرم بباره
دلم خوشه به این یکی رو دارم
دلم خوشه بهم محل میزاره
دارم جار میزنم پشت و پنامی
بزار اینو همه دنیا بدونه
چه احتیاجی به غیر تو دارم
تا وقتی اربابم روزی رسونه

"جار میزنم جان منی یا حسین عشق منی"

 @seyedrezanarimani

شدی شهره تو عالم ، به مهربونی ارباب
برا منی که خستم ، دوا درمونی ارباب
چه احتیاجه رو لب ، بیارم که چی میخوام
تو حرفامو تو چشمام ، داری میخونی ارباب

مگه میشه که یادم بره روزی
لباس سیامو مادرم تنم کرد
برام خوند دونه دونه روضه هاتو
خودش تو هیئتت روضه خونم کرد
درست یادمه وقتی مادرم بود
بهم میگفت مبادا ول بگردی
حلالت میکنم شیرمو وقتی
ببینم دور اربابت میگردی

"جار میزنم جان منی یا حسین عشق منی"

 @seyedrezanarimani

زمین خوردتم ارباب ، تو خیلی با مرامی
بدون تا دم مرگم ، ترنم لبامی
چه ترسی دیگه دارم ، من از ظلمت قبرم
دلم قرصه به اینکه ، تا آخرش باهامی

ندیده عاشقت شدم آقاجون
از هر چی غیر روضه دست کشیدم
واسم معنی دیگه نداره دنیا
ازون روزی که کربلاتو دیدم
با تو معامله ندارم آقا
به خاطر خودت سینه زدم من
نه واسه حاجتام نه واسه جنت
فقط به عشقت آقا اومدم من

"جار میزنم جان منی یا حسین عشق منی"




تاریخ : شنبه 96/12/26 | 6:14 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم
میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم
ای علی موسی الرضا هر دفعه میایم حرم
تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم
جای زائرهای تو بر روی چشمان من است
من به عشق تو به زائر ها محبت میکنم
من همیشه گوشه ی باب الجوادت ساکنم
من به این باب الجوادت دارم عادت میکنم


من کلاغم جای من صحن و سرایت نیست که
من به کفترهای تو خیلی حسادت میکنم
وقت نقاره زدن داد و هوار عاشقی ست
یعنی آقا جان ببین دارم صدایت میکنم
کربلای من تویی، حج ام تویی، انگار که
کربلا را در خراسانت زیارت میکنم

 

زمان لطف صحبت از حقارتم نمی‎کنی
کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی‎کنی
تو را ز یاد میبرم زمان معصیت ولی
مرا مواخذه برای غفلتم نمی‎کنی
دلم شکسته و کسی به داد من نمی‎رسد
میان راه مانده‎ام ، حمایتم نمی‎کنی؟
چه نذرها نکرده‎ام که زیر و رو شود دلم
به هر دری که می‎زنم اجابتم نمی‎کنی

 @seyedrezanarimani

اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه
به یک دعا مرا غریق رحمتم نمی‎کنی؟
اگر بناست سهم من همیشه دوری‎ات شود
چرا مرا نمی‎کشی راحتم نمی‎کنی؟
کسی من خراب را به سوریه نمی‎برد
(کسی من خراب را چرا دگر نمیخرد)
در این بساط عاشقی ضمانتم نمی‎کنی؟
فدای عمه‎ای که با دل شکسته ناله زد
برادرم چرا نظر به غربتم نمی‎کنی؟
بزرگ این قبیله‎ام مرا نزن عقیله‎ام
چرا حیا و شرم از شرافتم نمی‎کنی؟





تاریخ : شنبه 96/12/26 | 6:6 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

اشک سحر دارم، غمی سرشار دارم
راهم بده که درددل، بسیار دارم

بیچاره‌ام، بی‌سرپناهم، بی‌نوایم
تنهای تنهایم، ولی غم‌خوار دارم

اظهار کردم عاشقم، اما نبودم
آلوده‌ام، آلوده‌ام، اقرار دارم

از توبه‌ام، از ندبه‌ام خیری ندیدی
تو قلب زار و من فقط آزار دارم

حق داری آقاجان اگر من را نبخشی
وقتی که بامن کار داری، کار دارم


خیلی محبت داشتی، داری هنوزم
خیلی به دوری از شما اصرار دارم

جان عزیزت، آبرو داری کن آقا
اصلاً بگو یک نوکرِ سربار دارم

امروز و فرداهای تو کی سر می‌آید؟
دلواپسم، چون حالتِ مُردار دارم
 
از سفره‌ای که فاطمه انداخت اینجا
یک لقمه نان دستم بده... بیمار دارم

محسن فدای مادرش شد، پشت در گفت:
در راه تو یک جان بی‌مقدار دارم

روضه:

 

این گریه‌های بی‌سخن اشکال دارد
یا این که چشمان حسن اشکال دارد؟

هرروز میشوئی سه دفعه پیرهن را
مادر، مگر این پیرهن اشکال دارد؟

وقتی که میدانی کسی پشت دری هست
پس با لگد وارد شدن اشکال دارد

دست مرا بشکن، ولی دست علی را...
بستن جلوی چشم من اشکال دارد

آیا نمیدانی که با این دست سنگین
سیلی زدن در گوش زن اشکال دارد؟

درشب تنی را دفن کردن مشکلی نیست
دفن جنازه بی‌کفن اشکال دارد

یک جای دیگر هم زن غساله میگفت:
من مطمئنم این بدن اشکال دارد

مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
همه‌ی زندگی شیر خدا ریخت بهم

داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد
تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم

بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد سلسله‌ی آل عبا ریخت بهم

ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یک ضربه‌ی پا ریخت بهم

گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن
وسط شعله ببین زمزمه‌ها ریخت بهم




تاریخ : شنبه 96/12/26 | 5:50 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

دنیا به کام ماست که کام جهان تویی
اینک زمان ماست، امام زمان تویی
امّید دست خالی مستضعفان تویی
آوای عاشقانه‌ی پیر و جوان تویی

نَشْکوا الیکْ، از دل بارانی‌ات عزیز!
از این فراق و غیبت طولانی‌ات عزیز...

عمری اسیر ظلمت این دار فانی‌ام
با بیم مرگ می‌گذرد زندگانی‌ام
مانند باد میرود از کف جوانی‌ام
بوی بهار میرسد و من خزانی‌ام

صحرای جان بهانه‌ی باران گرفته است
خیلی دلم برای شهیدان گرفته است

آن عاشقان که رد شده‌اند از حصار تن
شوقی نداشتند به غیر از فدا شدن
از پیله پر زدند به امید سوختن
آتش‌بیار معرکه‌ی دلبرند و من...

دل را به پای یار نسوزانده‌ام هنوز
در سیم خاردار گنه مانده‌ام هنوز

@seyedrezanarimani

افسانه نیست قصه‌ی پروانه‌های ما
جبهه گواه روشن این مدعای ما
رفتند و مانده خاطره‌هاشان برای ما
حالا شده است مقتلشان کربلای ما

"کارون" و "نهر خَیّن" و "بستان" و "شطّ" و "هور"
مائیم و فیض خادمی راهیان نور

این راهیان نور بهارش شهادت است
یک معدن طلاست، عیارش شهادت است
هرکس بسیجی است قرارش شهادت است
شیعه تمام دار و ندارش شهادت است

ما شیعه‌ایم پا به رکاب ولایتیم
آری طلایه‌دار مسیر شهادتیم

فرزند جبهه مثل سلیمانی است، هان
"اُم الرَّصاص" مهد چه مردانی است، هان
"بازی دراز" گرم رجزخوانی است، هان
گوشم پر از هیاهوی "شرهانی" است، هان

یادم نرفته قصه‌ی آن عشق ناب را
"مرصاد" را، حماسه "سرْ پل ذهاب" را

@narimani_matn

اینجا هنوز م?من چشم انتظارهاست
این خاک‌ها پر از اثر یادگارهاست
سرشار از عطر سجده‌ی شب زنده‌دارهاست
اینجا مزار خلوت زهرا تبارهاست

خاک شلمچه مرهم اندوه سینه است
اینجا بهشتِ فاطمه، اینجا مدینه است

شیعه سرش فدای سر حیدر است و بس
سرمایه‌ی جوان حسینی سر است و بس
نسل جوان مرید علی اکبر است و بس
این مکتب جنون "حججی‌پرور" است و بس

در مکتب امام سرافراز عاشقان
فهمیده است راز جنون را "طحانیان"

صدام رفت، حیله و نیرنگ عوض نشد
دشمن میان خلعت صد رنگ عوض نشد
"آهنگران" نماد شد آهنگ عوض نشد
خط از "حلبچه" رفت "حلب"، جنگ عوض نشد

امروز خط کوفی عوض شد به خط عشق
بوی "دوکوهه" می‌وزد از جانب دمشق

@seyedrezanarimani

دشمن نبیند اینکه دمی خسته‌ایم ما
همواره خواستیم و توانسته‌ایم ما
زیرا به لطف فاطمه دل بسته‌ایم ما
بیگانه با نظام؟ نه، وابسته‌ایم ما

هرچند رنج و محنت دوران کشیده‌ایم
یک چله طی شد و به تکامل رسیده‌ایم

طی شد مسیر ملت ایران به اتحاد
باقی‌ست بین ما و ولیّ حس اعتماد
هرچند شاکی و گله‌مندیم از فساد
خالی نمانده سنگر این نهضت از جهاد

هر تیشه‌ای به ریشه‌ی این مملکت زده_
کم کاری و خیانت و اشرافیت زده

ما دست از آرمان مقدس نمی‌کشیم
در هیچ پرچمی دو مثلث نمی‌کشیم
تحریم هم کنند که پا پس نمی‌کشیم
جز عشق منت کس و ناکس نمی‌کشیم

ما را کسی شناخت که با عشق آشناست
تاریخ ما ادامه‌ی تاریخ کربلاست

@narimani_matn

فتح‌الفتوح قله‌ی دوران به دست ماست
پیروزی نهائی ایمان به دست ماست
امروز آرمان شهیدان به دست ماست
چشمِ امید ظلم‌ستیزان به دست ماست

دیدید اربعین به کجا میرویم؟ قدس!
از راه سرخ کرببلا میرویم قدس

آقا بیا از این دل مجنون عبور کن
این قلب بی‌رمق شده را کوه طور کن
ما را برای غربت غیبت صبور کن
آوینی "روایت فتحِ" ظهور کن

ای داغ‌دار غزه و بحرین و ضاحیه
برگرد زخم خورده‌ی هر بند "ناحیه"

برگرد، روضه در ته گودال مانده است
مردی غریب، زخمی و بی‌حال مانده است
فصل اسارت و غم و جنجال مانده است
تازه هنوز قصه‌ی خلخال مانده است

یابن الشبیب گریه فقط وقف کربلاست
این انقلاب زنده ازاین اشک و روضه‌هاست

*شاعران : 
 #داوود_رحیمی #م




تاریخ : پنج شنبه 96/12/24 | 9:25 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

به خورشیدی که کوه سلامش میده
به مهتابی که آبروی شَبه
به انداز? خون پاک شهید
حجاب تو هم عزت مَکتبه

مقام شهادت نصیبت میشه
اگه پیرهن لاله رو تن کنی
با این چادر مشکی تو میتونی
همه تیرگی‌ها رو روشن کنی

چشای هرز? طوفان ازت دوره
تا وقتی تو حصار عشق، پنهونی
بهشتِ رو زمین هستی برا اینکه
توی آتیش این دنیا گلستونی

«شعار و الگوی بانوی مکتبی
حجاب فاطمی، عفاف زینبی»

@seyedrezanarimani

یه دنیا نشستن ببینن کجا
میتونن تو رو از خدا دور کنن
ولی تو دلت با خدا میمونه
نمیشه که قلبت رو مجبور کنن

بذار طعنه‌بارونِ دنیا بشی
تو با هرچی تزویره بیگانه‌ای
اگه پیله کردن به ایمان تو
تو دور خدا مثل پروانه‌ای

تو گوهر بودی و هستی و میمونی
اگه چادر برای تو صدف باشه
کسی که چادرو بازیچه کرده پس
باید با حضرت زهرا طرف باشه

«شعار و الگوی بانوی مکتبی
حجاب فاطمی، عفاف زینبی»

@narimani_matn

چقدر حیفِ این آسمون تیره شه
چقدر حیفِ دریا به رنگ کویر
بیا از شیاطینِ ظلمت‌پرست
بازم نور ایمانتو پس بگیر

این ارثیه‌ی مادر عالمه
که دست تو باید امانت باشه
به مادر بگو دست من رو بگیر
میخواد دخترت زیر سایه‌ت باشه

تو میشه مظهر زهرا بشی وقتی
خدا از روز اول باورت کرده
بیا و امتحان کنی تا ببینی که
حجاب فاطمی زیباترت کرده

«شعار و الگوی بانوی مکتبی
حجاب فاطمی، عفاف زینبی»

*شاعر: #حمید_رمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : سه شنبه 96/12/15 | 3:49 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

غمناک‌ترین حادثه‌ی زندگی من
مِهرِ من و مهتابِ شبِ بندگی من

با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم
این کوچه شده باعث شرمندگی من

با گریه‌ی من موج گرفت خشک‌ترین رود
با رفتنت امروز شده شهر مِه‌آلود

بدرود امیدم، نفسم، عشقِ عزیزم
آهسته برو، پشت سرت آب می‌ریزم

بدرود نگارم، همه‌ی دار و ندارم
باید تو رو به حضرت منان بسپارم

"سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم"

@seyedrezanarimani

میگن درِ جنت دیگه مسمار نداره
اونجا کسی با بال مَلَک کار نداره

باید روی گلبرگ شقایق بنویسن
گل تاب فشار در و دیوار نداره

انگار گلم اومده بودی که بری زود
کَز روز تولد به تنت رخت سفر بود

بدرود بهشتم، مَلَکم، روح بلندم
باید کفنت رو خودم انگار ببندم

بدرود قرارم، قمرم، باغ و بهارم
باید بدنت رو توی تابوت بذارم

"سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم"

@narimani_matn

آهسته بگم، دارم باهات حرف خصوصی
زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی

بوسیدی حسینت رو جلو چشای زینب
گفتی که گلوشو باید اینجور ببوسی

زهرا تهِ گودال برسونی خودتو زود
زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود

بدرود حسینم، تو رو به خدا سپردم
پیراهنی که مادرمون داده آوردم

بدرود حسینم، مَه نیزه‌نشینم
باید تنت‌‌و زیر سم اسب ببینم

بدرود حسینم، حرمم، پشت و پناهم
صورت روی خاکا می‌کِشی پیش نگاهم

"سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم"

شاعر: #محمد_اسداللهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




تاریخ : سه شنبه 96/12/15 | 3:48 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

بی‌تو زهرا روز من سر نمیشه
حیدر بی‌تو دیگه حیدر نمیشه
تو میری و من میمونم با این غم
غربت از این دیگه بدتر نمیشه

خون میباره از نگاهم
زهرا رحمی کن به آهم
بین دنیای نامرد ، قلب من شد پر از درد
تنها و بی‌پناهم

سلامم دیگه بعد تو بی‌جوابه
برام زندگی بی‌تو مثل سرابه
دیگه داغ من بی‌حسابه

"آرامش علی، آخه کجا میخوای بری"

@seyedrezanarimani

با اشکایی که میباره رو گونه‌م
امشب تا صبح روضه واسه‌ت میخونم
افتاد از پا فاتح بدر و خیبر
پیرم کرده داغ تو ای جوونم

با اشک و غم همنشینی
حال و روزم رو میبینی
ای ماه قدکمونم، ای تنها هم‌زبونم
یازهرا کَلِّمینی

برا زندگیمون تو روح حیاتی
تویی که همه هستیِ بچه‌هاتی
چرا میگی عَجِّل وَفاتی

"آرامش علی، آخه کجا میخوای بری"

@narimani_matn

تو دل داری غص? بچه‌ها رو
تو میبینی آخر ماجرا رو
گفتی فَابکِ لِلیَتامی علی جان
بعدش خوندی روضه‌ی کربلا رو

قلب تو آروم نداره
روضه میخونی دوباره
واویلا واحسینم، تشنه تنها حسینم
سر رو خاکا میذاره

دل تو برای حسینت هلاکه
سرش روی نیزه تنش روی خاکه
تنش غرق خون روی خاکه

"آرامش علی، آخه کجا میخوای بری"

* شعر و سبک: #حمید_رمی و #محمدرضا_رضایی




تاریخ : سه شنبه 96/12/15 | 3:47 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

جهان چون رکاب، گنبد تو فیروزه
تو هر سینه‌ای داره حرم یک موزه
یه روز میمیرم، خاطره‌هام م?یمونه
یکی اسممو رو بیرقا میدوزه

عمریه هستم با حسین، دنیا حسین عقبا حسین
هرکسی یادم کرد بگه، شادی روحش یاحسین

ای کشته‌ی بی‌سر لَکَ لبیک
ای زاده‌ی حیدر لَکَ لبیک
میشناسی صدای منو آقا
ای شافع محشر لَکَ لبیک

"لبیکَ حسین ابن علی"

@seyedrezanarimani

امیری حسین، قدر تو رو میدونم
اگه بد شدم، از بدی برگردونم
بشم سر به راه، سر به راهِ تو میدم
تو لب تر کنی، نداره قابل جونم

چشم تو ذره‌پروره، منه خراب‌و میخره
از هرچی عشقه تو جهان، پرچم تو بالاتره

ای کشته‌ی عزت لَکَ لبیک
کانون محبت لَکَ لبیک
رفتی که نیفتم به ضلالت
استوره‌ی غیرت لَکَ لبیک

"لبیکَ حسین ابن علی"

@narimani_matn

امید دلم، خواهشم‌و باور کن
به رومم نیار، بساز و با من سر کن
میدونم آقا، حنای من بی‌رنگه
به خون گلوت، حنامو رنگین‌تر کن

کریمی و دستت پُره ، گدا با عشقت دَم‌خوره
فدای زینب میشم و ، دلم دخیل چادره

ای صاحب هیئت لَکَ لبیک
با نیّت بیعت لَکَ لبیک
از روز ولادت شده ذکرم
تا صبح شهادت لَکَ لبیک

"لبیکَ حسین ابن علی"




تاریخ : سه شنبه 96/12/15 | 3:46 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

مادرم زهرا، تاج سرم زهرا، منم غلامت
امّ ابیها، صدیقه‌ی کبری?، فدای نامت

ای سر و سامونم، مهر تو قانونم
ای نمک نونم مادر
منزلتت بالا، قبر تو نه اما
قدرتو میدنم مادر

برکت زندگی علیه نونت مادر
مریم و هاجر و آسیه مدیونت مادر
شامل حالمه لطف فراوونت مادر

 "مادرم زهرا3، یافاطمه"

@seyedrezanarimani

علی و زهرا مَرَجَ‌البَحرَینِ یَلْتَقیانَن

حسن و حسین یَخْرُجُ مِنْهُمَا لؤلُؤُ مرجانن

عالم امکانِ ریزه خوره خوانِ
برکت بانوی حیدر
زن نگو سرداره بسته به او داره
قدرت بازوی حیدر

کرده ملک در بیتش بیتوته زهرا
صاحب قصر معلق یاقوته زهرا
کل فلک شده واله و مبهوت زهرا

 "مادرم زهرا3، یافاطمه"

@narimani_matn

دشمن زهرا گریان قیامت خندان زهرا
صحرای محشر روشنه از برق دندان زهرا

مرحمة الناسه، با علی هم کاسه
شاخه گل یاسه مادر
مادر ارباب و مادر بابا و
مادر عباسه مادر

دلبر زینب و قوت قلب اربابه
همسر فاتح خیبر و بدر و احزابه
میکشه غاصب ارثیه‌شو به سُلّابه

 "مادرم زهرا3، یافاطمه"

*شاعر:#مظاهر_کثیری_نژاد




تاریخ : سه شنبه 96/12/15 | 3:46 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

دلشو زد به دریا در
خودشو زد به زهرا در
همه کج رفتن حتی میخ
همه لج کردن حتی در

در خونه‌مونو عوض میکنم
به شرطی نیایی درو واکنی
هنوز درد داری میدونم عزیز
با این دردا باید مدارا کنی

بشین خونه رو آب و جارو نکن
بذار درد پهلوت بهتر بشه
خودم از پَسِ غربتم بر میام
نمیخوام چشات واسه من تر بشه

سهم این خونه آتیش و
سهم این خونه هیزم شد
آخرش این بهشتْ زهرا
زخمیِ چشم مردم شد

"امون ای دل ، امون ای دل"

@seyedrezanarimani

سخته حَبْلُ‌المتین باشی
امیرالمؤمنین باشی
یه روزی پهلوون بودی
حالا خونه‌نشین باشی

نمی‌تونم از کوچه‌مون رد بشم
چی‌کار کرده این کوچه با روح من
یه عمره ازت شرمسارم گلم
منو بسته بودن تو رو میزدن

واسه مرد خونه‌نشینی بده
دعا کن واسه تلخی لحظه‌هام
دعا کن نتونم تحمل کنم
دعا کن نمونم دعا کن بیام

کجای کوچه همراهِ
حسن اون روز کتک خوردی
برای روضه‌ی زینب
چادر خاکی آوردی

"امون ای دل ، امون ای دل"

@narimani_matn
حسنت خیلی بی‌تابه
شبا اصلا نمیخوابه
شده بیدار حسینت هم
گمونم تشنه‌ی آبه

نگاهت رو این روزا از من نگیر
تو عطر نجیب بهشتی برام
خودت داری میری ولی پشت در
دوخط یادگاری نوشتی برام

نوشتی شبا تشنه میشه حسین
همین غصه داره تو رو میکشه
نوشتی ظریفه، شبیه گُله
حواست بهش باشه پرپر نشه

مادر آبی و بچه ت
با لب تشنه جون میده
غمِ توی چشاش داره
قتلگاه و نشون میده

"امون ای دل ، امون ای دل"




تاریخ : سه شنبه 96/12/15 | 3:45 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه