سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غریب و تنها، با دست بسته
میبَرنم با سر شکسته

سیلی که خوردم
مزه‌ی دست بی‌حیاها رو چشیدم
روضه‌های مدینه رو من دیگه دیدم
طعنه‌ها که علی شنید منم شنیدم

بی هوا سیلی خوردن‌و من فهمیدم
توی غریبی مردن‌و من فهمیدم
پسر عمو میکُشَنت ، برگرد برگرد
به روی خاک میکِشَنت ، برگرد برگرد

@seyedrezanarimani

این روزا خیلی خرابه کوفه
جون رقیه، نیا به کوفه

تو شهر کوفه
هیچ کسی نیست منتظر اومدن تو
نقشه کشیدن برای پیرُهن تو
اینا نمیخوان که باشه سر رو تن تو

نقشه دارن واسه سرت، آقا برگرد
کینه دارن از پدرت، آقا برگرد
نامه هارو بذار کنار، جون مسلم
دختراتو کوفه نیار، جون مسلم

@narimani_matn

حرفای کوفی همه‌ش دروغه
این روزا بازار خیلی شلوغه

هجوم آوردن
یکی یه خنجر میخره یکی یه نیزه
یکی به اسبش میزنه نعلای تازه
یکی سه شعبه برای تیراش میسازه

زنده‌ت نمیذارن اینا، وای وای وای وای
یه حرمله دارن اینا، وای وای وای وای
چه بی حیان چه بد دهن، وای وای وای وای
مثل مغیره میزنن، وای وای وای وای




تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/7/21 | 4:6 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه