سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدینه رو من اگه ندیدم
روضه‌هاشو از بابا شنیدم

بابام همیشه
میگفت تو اون کوچه نشد که یاورش شم
رو پنجه ایستادم نشد برابرش شم
مادرمو زد نتونستم سپرش شم

دید مادرش رو میزنه، وای وای وای وای
نمیتونست کمک کنه، وای وای وای وای
نذار منم مثل بابام، وای وای وای وای
بمونه این غصه برام، وای وای وای وای

@seyedrezanarimani

فکری برای حال دلم کن
عموم زمین خورد ، عمه ولم کن

دستمو ول کن
بذار برم تا دست شمر بِش نرسیده
بذار سپر بشم تا خنجر نکشیده
عمه بذار برم تا سر رو نبریده

قاتل اومد بالا سرش، وای وای وای وای
کاش بشه دستم سپرش، وای وای وای وای
کاش سر من رو میبُرید، وای وای وای وای
از سر اون دست میکشید، وای وای وای وای

@narimani_matn

بابام تو کوچه ، من توی گودال
چیزایی دیدیم ، که رفتیم از حال

دیگه بریدم
مادر سادات رو دیدم وقتی رسیدم
چیزایی رو دیدم که از بابا شنیدم
قد خمیده و جای سیلی رو دیدم

دیدم روی سینه نشست، وای وای وای وای
دیدم که استخون شکست، وای وای وای وای
دیدم چطور موشو کشید، وای وای وای وای
جلوی مادرش برید، وای وای وای وای




تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/7/21 | 9:55 عصر | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | بلاگ اسکای | ایران موزه